سفارش تبلیغ
صبا ویژن



داود - هدیه دوستان

   

بسم الله الرحمن ارحیم
(( انا انزلناه فى لیله القدر ، و ما ادریک ما لیله القدر،  لیله القدر خیر من الف شهر ، تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر ،
 سلام هى حتى مطلع الفجر .))

 قدر، شب مقدرات
ترجمه سوره قدر: ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا  نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه.

 قدر یعنی تقدیر و اندازه گیرى
بسیارى از دانشمندان این معنا را پذیرفته اند؛ چون در این شب، همه چیز اندازه گیرى مى شود، به آن شب قدر گفته مى شود.
 از جمله مقدرات این شب، سرنوشت افراد، جامعه، حوادث و پیش آمدها مانند جنگ، زلزله، پیروزى، شکست، سعادت و شقاوت و...است.
در این شب، سرنوشت افراد و جوامع و هر آنچه با سرنوشت انسان ها ارتباط دارد، بر اساس حکمت و مصلحت رقم مى خورد.

 علت نامگذاری شب قدر
از حضرت امام رضا (ع)، روایت شده است که:
این شب را لیله القدر نامیده اند، چون آنچه مربوط به سال است، از قبیل خوبى، بدى، زیان، سود، روزى (معیشت) و مرگ و ولادت در آن شب اندازه گیرى مىشود.
امام صادق(ع)، خطاب به (ابوبصیر) فرمودند:
اى ابو محمد، در شب قدر حاجیان مشخص شده و پیشامدها و مرگ ها و روزیها و آنچه مربوط به آن سال است تا سال آینده (شب قدر دیگر) رقم مى خورد.قدر، باران رحمتى است که در جویبار هر فرد و هر جمع به اندازه او جارى است. شخصیت افراد به گونه اى شکل گرفته که بعضى از آنان توان پذیرش جریان رودى وسیع از رحمت و برکت قدر را دارند و برخى دیگر، زمینه کمترى براى جذب رحمت و عنایت دارند؛ برخى، هیچ گونه آمادگى ندارند تا آنجا که زمینه وجودشان چون سنگى سخت و نفوذ ناپذیر است.

 شب قدربرتر ازهزار ماه
. فردى به امام باقر (ع) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود.

 شب قدر شب احیا
 امام صادق(ع) به ابوبصیر مى فرماید: در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان تا مى توانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده دارى کن .در آن دو شب غسل کن. ابو بصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد که سر شب کمى بخوابى و باقى مانده شب ر، به هر نحوى که مى توانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مى شود.

 ((انس بن مالک)) از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمودندان هذا الشهر قد حضرکم))؛ ماه مبارک به شما رو آورده است. ((و فیه لیله خیر من الف شهر))؛ در این ماه شبى است که برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخیر کله))؛ هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى نصیب مانده است. ((ولا یحرم خیرها الا محروم)) (5)؛ و محروم نمى ماند از برکات شب قدر، مگر کسى که خویشتن را محروم کرده است.

 فلسفه شب قدر
امام باقرعلیه السلام مى فرمایند: اگر خداوند کارهاى مومنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمى رسند، اما از راه لطف کارهاى نیکوى آن ها را چند برابر مى فرماید تا کاستى هایشان جبران شود.

 برخی ازاعمال شب قدر
 1- نماز ((انس بن مالک)) از پیامبر گرامى(ص) روایت کرده که فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من لیله القدر)) کسى که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصیبش شده است.
2- افطارى دادن با مال حلال ((ابوشی ابن حیان)) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده که فرمودند: کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده، روزه دارى را افطار دهد، در تمام شب هاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه کند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است که دل مصافحه شونده نرم و اشکش جارى مى شود.
3- صدقه: درباره امام زین العابدین(ع) آمده است: در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه
 مى دادند، آن گاه مى فرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم
4- غسل و شب زنده دارى: حضرت رسول (ص) فرمودند: کسى که شب قدر را شب زنده دارى کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
امام موسى بن جعفر(ع) فرمودند:کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده دارى کند، گناهانش آمرزیده مى شود.
. فردى به امام باقر (ع) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و  انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر کار شایسته اى است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود.


    شب قدر از موارد مهم درماه رمضان است.شبی که از هزار ماه بهتر می باشد . روایاتی داریم مبنی بر این که هزار ماه جهاد بهتر ، و از سلطنت هزار ماه بهتر ، و عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه می باشد . و خلاصه شب شریفی است که روزی بندگان ، اجلهای آنان وسایر امور مردم از خوب و بد در آن مقدر می گردد .شبی که قرآن در آن نازل شد . شبی که به نص قرآن مبارک است . درروایات اهل بیت آمده است : ‹‹‌ فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش می شوند ، بر مجالس مؤمنین گذشته ، بر آنان سلام می کنند و برای دعاهای آنها ‹‹‌ آمین ›› می گویند ، تا آنگاه که سپیده دم طلوع کند .›› و ‹‹‌ دراین شب دعای کسی رد نمی شود مگر دعای عاق والدین ، قطع کننده رحم نزدیک ، کسی که شراب بنوشد و کسی که دشمنی مؤمنی دردلش باشد .››‌



نویسنده » داود » ساعت 6:35 عصر روز دوشنبه 86 مهر 9

عبدالرحمن بن ملجم مرادی از سخت ترین دشمنان علی (علیه السلام ) بود . علی (علیه السلام ) می دانست  که این مرد برای او دشمن خطرناکی است . دیگران هم ، گاهی به علی (علیه السلام ) می گفتند :  او آدم خطرناکی است ، کلکش را بکن !

علی (علیه السلام ) می فرمود : قصاص قبل از جنایت بکنم ؟؟ اگر او قاتل من است ، من نمی توانم پیش تر قاتلم را بکشم ؛ او قاتل من است  نه من قاتل او .

درباره او بود که علی (علیه السلام ) فرمود : ارید  حیاته و یرید قتلی من  می خواهم او زنده بماند اما او می خواهد مرا بکشد.

(داستانهای معنوی ص 376)

 



نویسنده » داود » ساعت 6:34 عصر روز دوشنبه 86 مهر 9

آیت الله حاج سید محمد علی آل سید غفور از اساتید مبّرز حوزه در جلسه‌ی تدریس خود فرمودند:
جد ما مرحوم سید عبدالغفور نقل کرد:
زنی از اهل «طُوَیریج» (در سه فرسخی کربلا) گوساله‌ای را نذر حضرت قمر بنی‌هاشم کرده بود. چون حاجتش برآورده گشت برای ادای نذر حرکت نمود ولی در میانه‌ی راه یکی از مأمورین امنیتی که سُنّی بود، جلوی زن را گرفت و گفت:
«با این گوساله به کجا می‌روی؟»
گفت: «این گوساله نذر حضرت عباس(ع) است و من برای ادای نذر به کربلا می‌روم».
مرد سنی فریاد زد: «دست از این مسخره بازی‌ها و خرافات بردارید» و راه را بر زن بیچاره می‌بندد و گوساله را از او می‌گیرد.
اصرارهای زن تأثیری نمی‌کند و به ناچار‌، خود به تنهایی به کربلا و حرم حضرت باب الحوائج مشرف می‌شود و می‌گوید: «آقا جان! من به نذر خود وفا کردم، ولی آن مرد سُنّی مانع شد. شما بر مرد سنی غضب کنید و او را ادب نمایید».
شبانگاه همان روز، زن در خواب می‌بیند که خدمت حضرت عباس(ع) رسیده است.
حضرت(ع) می‌فرماید: «نذر تو به ما رسید و قبول کردیم»!
زن می‌گوید: «خدا را شکر، اما من تقاضامندم که گوساله را از مرد سنّی باز پس گیرید و بر او غضب فرمایید».
حضرت(ع) می‌فرماید: «من آن حیوان را به مرد سنّی بخشیدم و ما خاندانی هستیم که هرگاه چیزی به کسی دادیم بازپس نمی‌گیریم»!
زن می‌گوید: «اما مرد سنّی دل مرا شکست و مرا آزرده ساخت» و تقاضای خود را تکرار نمود.
حضرت(ع) فرمود: «آن مرد سنّی حقی بر گردن من داشت که باید أَدا می‌کردم»!
حضرت (ع) فرمود: «این مرد سنی در روزی بسیار گرم، در راهی می‌رفت. شدت گرمی هوا به قدری بود که مرد مشرف به هلاکت گشت . پس چون به کنار نهر آب رسید با اینکه بسیار تشنه بود، اما لحظه‌ای درنگ کرد و به یاد تشنگی برادر مظلومم حسین (ع) افتاد و اشک ریخت و بر قاتلان آن حضرت نفرین و لعنت نمود. من به پاس این عمل خیر، گوساله را به او بخشیدم»!
چون زن به سوی منزل بازگشت به طور اتفاقی، مجدداً با مرد سنّی مواجه گشت و جریان خوابش را برای او بیان نمود.
مرد سنی در حالیکه اشک می‌ریخت گفت:
«به خدای بزرگ سوگند که تمام آنچه گفتی عین واقعیت است و من آ‌ن‌را تا کنون برای احدی بازگو نکرده بودم. اینک بیا و گوساله را پس بگیر»!
زن نپذیرفت و گفت: «این هدیه‌ی حضرت عباس(ع) است به تو، و من حق ندارم آن را از تو بپذیرم».
مرد سنّی که دلش به نور حقیقت روشن شده بود توبه نمود و فوراً به زیارت حضرت ابوالفضل (ع)  شتافت و در کنار قبر مطهر آن بزرگوار به آیین حقه‌ی تشیع مشرف گشت و عّده‌ای از بستگان او نیز به واسطه‌ی این کرامت شیعه شدند.

 



نویسنده » داود » ساعت 9:3 صبح روز شنبه 86 شهریور 31


دگـــرها شنیــدستی این هـم شنـو


کـه اسفنـدیـارش یکـی دیسک داد


بگفتـا بــه رستم کــه ای نیکــــزاد


در این دیسک باشد یکی فایل ناب


که بگــرفتم از سـایت افــــراسیاب


چنیــن گفت رستـم بـه اسفنـدیـار


که مـن گشنمـه نـون سنگک بیـــار


جوابش چنین داد خنــدان طــرف


که مـن نـون سنگک نـدارم بـه کف


برو حال می کن بدین دیسک هان !


که هـم نـون و هـم آب باشد درآن


تهمتن روان شـد سـوی خانـه اش


شتابـان بــه دیـــدار رایــانــه اش


چـو آمـد بـه نزدیـک مینی تاورش


بــزد ضــربه بـر دگمــــة پاورش


دگـر صبـر و آرام و طاقت نداشت


مران دیسک را در درایوش گذاشت


نکـرد هیـچ صبر و نـداد هیـچ لفت


یکـی لیست از روت دیسکت گـرفت


در آن دیسک دیدش یکی فایل بود


بــزد انتـــر آنجــا و اجــرا نمــود


کز آن یک دمو شد پس از آن عیان


ابا فیلــم و مـوزیک و شرح و بیان


به ناگـه چنان سیستمش کرد هنگ


که رستم درآن مانده مبهوت و منگ


چـو رستم دگـربـاره ریست نمود


همـی کرد هنگ و همان شد که بود


تهمتــــن کلافـــه شـــد و داد زد


ز بخـت بــد خویش فـــریــــاد زد


چـو تهمینـه فـریاد رستـم شنــود


بیــامــد کــه لیسانس رایــانه بود


بــدو گفت رستـم همــه مشکلـش


وز آن دیسک و بــرنامة خوشگلش


چـو رستـم بـدو داد قیچی و ریش


یکـــی دیسک بوت ایبل آورد پیش


یکـی تول کیت انـدر آن دیسک بود


بـــرآورد آنـــرا و اجـــرا نمـــود


همی گشت تول کیت ، هارد اندرش


چـــو کـودک کـه گردد پی مادرش


بـه نـاگـه یکـی رمـز ویروس یافت


پــی حـذف امضـای ایشان شتافت


چـو ویــروس را نیـک بشنـاختش


مــر از بــوت سکتور بــرانداختش


یکـی ضـربـه زد بر سر تـول کیت


کـه هــر بایت آن گشت هشتاد بیت


بـه خاک انـدر افـکند ویــروس را


تهمتـن بــه رایــانــه زد بــوس را



نویسنده » داود » ساعت 9:2 صبح روز شنبه 86 شهریور 31

در ژرفای نگاهت هنوز مانده ام ، اما اکنون بیش از پیش انتظارت میکشم ..

انسان در موقعیکه تمام دارایی خود را از دست بدهد تمام دوستان از میان می روند . وتوشن

 هنگامی که همه مانند یکدیگر می اندیشند، در واقع کسی نمی اندیشد. والتر لیمپن

 گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند . نادر شاه افشار

 صداقت نخستین بخش کتاب عشق است . توماس جفرسون

 



نویسنده » داود » ساعت 5:17 عصر روز پنج شنبه 86 شهریور 29

<      1   2   3   4   5   >>   >