تشکیل حکومت عدل وتوحیدی در سطح عالم احتیاج به شرایط وآمادگیهای لازم از طرف مردم دارد لذا از مسائل مهمی که منتظران ظهور حضرت (روحی فداه) جهت تعجیل در ظهور باید مد نظر داشته باشند تلاش برای محیا نمودن شرایط برای ظهور می باشد
برخی از مواردی که قبل از ظهور باید جامه عمل بپوشد عبارتند از :
1) مردم مفهوم عدل را بدانند.
2) به حدی برسند که از جان ودل خواهان عدل باشند.
3) با عمل به دستورات شرع به حد بالای شعور فکری وفرهنگی برسند گر چه در محدوده بخشی از مردم باشدو....
پاسخ این سوال را می توان از توقیعی که امام زمان (علیه السلام ) به شیخ مفید فرستادند متوجه شد انجا که می فرمایند : اگر شیعیان ما (که خداوند توفیق طاعتشان دهد)در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد وسعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها میگشت دیداری بر مبنای شناختی راستین وصداقتی از آنان نسبت به ما علت مخفی شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما میرسد وما توقع انجام این کارها را از آنها نداریم (احتجاج، ج 2، ص 315 )
نویسنده » داود » ساعت 9:11 صبح روز جمعه 86 شهریور 2
انگور و انار نمونه ای از میوه های بهشتی است و امام زین العابدین (علیه السلام) انگور را بسیار دوست داشت فصل نوبر انگور چند خوشه انگور برای امام آوردند خواست میل بفرماید ناگاه سائلی آمد آقا بلافاصله پیش از آن که دانه ای از انگور بخورد خوشه انگور را به او داد. یکی از اصحاب عرض کرد آقا این انگور حیف است برای شما آوردند نوبر هست. خودتان میل بفرمائید به سائل پول بدهید حضرت فرمود از همین جهت که مورد رغبت هست در راه خدا می دهم.
کتاب اخلاص و انفاق ایت الله دستغیب ص 154
نویسنده » داود » ساعت 9:10 صبح روز جمعه 86 شهریور 2
شاگردی از استادش پرسید:" عشق چست؟ "
استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! "
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: "چه آوردی؟ "
و شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم ."
استاد گفت: " عشق یعنی همین! "
شاگرد پرسید: " پس ازدواج چیست؟ "
استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! "
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: " به جنگل
رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم."
استاد باز گفت: " ازدواج هم یعنی همین!!
نویسنده » داود » ساعت 9:9 صبح روز جمعه 86 شهریور 2
حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار روزه بدارید.
|
حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار روزه بدارید.
ماه شعبان، ماه بسیار شریفی است و به حضرت سید انبیا(ص) منتسب است. آن حضرت همه این ماه را روزه میگرفت و روزه آن را به ماه رمضان متّصل میکرد.
پیامبر(ص) میفرمودند شعبان ماه من است، هر که یک روز از این ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب میشود.
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: چون ماه شعبان میرسید حضرت زینالعابدین(ع) اصحاب خود را جمع میکرد و میفرمود: ای اصحاب من، میدانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است، و حضرت رسول(ص) میفرماید شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود، و برای تقرّب به سوی پروردگار خویش، روزه بدارید، به خدایی که جان علیبن الحسین(ع) به دست قدرت اوست، سوگند یاد میکنم از پدرم حسینبن علی(ع) شنیدم که فرمود: از امیرالمؤمنین(ع) شنیدم: هر که شعبان را برای جلب محبّت ،پیامبر و تقرّب جستن به سوی خداوند روزه بدارد خداوند او را دوست بدارد، و در روز قیامت به کرامتش نزدیک نماید، و بهشت را بر او واجب گرداند.
از صفوان جمّال روایت شده است که امام صادق(ع) به وی فرمود: کسانی را که پیرامون و اطراف تو هستند به روزه شعبان وادار کن. گفتم: فدایت شوم، مگر در فضیلت آن چیزی میبینی؟ فرمود: آری رسول خدا(ص) هرگاه هلال شعبان را میدید، به منادی دستور میداد تا در مدینه ندا کنند: ای اهل مدینه، من از جانب خدا(ص) به سوی شما ارسال شدهام، آن حضرت میفرماید: آگاه باشید، به درستی که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را، که مرا در ماه من یاری کند، یعنی روزه بدارد آن را.
امیرالمؤمنین(ع) نیز چنین فرموده است: از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا(ص) در شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد، و تا زمانی که زنده هستم به خواست خداوند از من فوت نخواهد شد.
* بعضی از اعمال این ماه اوّل: هر روز هفتاد مرتبه بگوید: «أًستَغفِرُاللهَ وَ أَسأَلُهُ التَّوبَهَ»
دوم: هر روز هفتاد مرتبه بخواند: «أَستَغفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ الحَیُّ القَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ». در بعضی روایات «الحیُّ القَیُّومُ» پیش از «الرَّحمنُ الرَّحیمُ» است، و عمل به هر دو خوب است. و از روایات استفاده میشود، که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است، و هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مانند این است که در ماههای دیگر هفتاد هزار مرتبه استغفار کند.
سوّم: در این ماه صدقه بدهد، گرچه نصف دانه خرمایی باشد، تا حقتعالی بدن او را بر آتش دوزخ حرام کند. از امام صادق(ع) نقل شده است که از وجود مبارک ایشان درباره فضیلت روزه رجب سؤال کردند؟ فرمود: چرا از روزه شعبان غافل هستید؟ راوی عرض کرد: یَابنَ رسولالله کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد، چه ثوابی دارد؟ فرمود: به خدا سوگند بهشت پاداش آن است، عرض کرد یَابنَ رسولالله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه و استغفار، هر که در ماه شعبان صدقه دهد حقتعالی آن را رشد و نموّ دهد همانگونه که یکی از شما بچّه شترش را رشد میدهد، تا آن که در قیامت، در حالی که به اندازه کوه احد شده باشد به صاحبش باز گردد.
چهارم: در تمام این ماه هزار مرتبه بگوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ لا نَعْبُدُ إِلّا إیّاهٌ مٌخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ معبودی جز خدا نیست، و نپرستیم جز او را، در حالی که دین را برای او خالص کردیم، گرچه مشرکان را خوش نیاید». این ذکر پاداش بسیاری دارد، از جمله اینکه در نامه عملش عبادت هزار ساله بنویسند.
پنجم: در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از سوره «حَمْد» صد مرتبه «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» خوانده و بعد از سلام نماز صد مرتبه صلوات بفرستد، تا حقتعالی هر حاجتی که در امر دین و دنیا دارد روا کند، و نیز روزة هر پنجشنبه این ماه فضیلت بسیار دارد. روایت شده است که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت میکنند، پس ملائکه عرض میکنند، خداوندا! روزهداران این روز را بیامرز، و دعای آنان را اجابت فرما. در خبر نبوی است: هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بدارد، حقتعالی بیست حاجت از حوایج دنیا، و بیست حاجت از حوایج آخرت او را برآورد.
ششم: در این ماه بسیار صلوات فرستد.
|
نویسنده » داود » ساعت 9:7 صبح روز جمعه 86 شهریور 2
ایام حج امام حسن و امام حسین و عبدالله بن جعفر علیهم السلام به همراه قافله ای برای انجام اعمال حج مدینه را ترک کردند. در بین راه قافله را گم کردند لذا تشنه و گرسنه به سراغ خیمه ای که در آن بیابان دیده می شد رفتند و به پیره زنی که در انجا بود گفتند: ما تشنه و گرسنه ایم آیا نوشیدنی و خوردنی داری ؟زن گفت: فقط گوسفندی دارم که می توانید آن را بدوشید و از شیر آن استفاده کنید. و ان را سر ببرید تا برایتان غذا بپزم. لذا همین کار را انجام دادند، وقت خداحافظی گفتند: ما از طایفه قریش هستیم، اگر از سفر حج سالم برگشتیم اگر نزد ما بیایی جبران خواهیم کرد
مدتی بعد فقر و تنگدستی آن زن و شوهرش را بسیار آزار می داد و بالاخره مجبور شدند جهت سرو سامان دادن به زندگی خود به مدینه بروند و در انجا به حفر چاه آب مشغول شدند
روزی امام حسن (علیه السلام ) پیره زن را دیدند و او را شناخت، ولی پیره زن آن حضرت را نشناخت. حضرت شخصی را به دنبال او فرستاند و به او فرمود: آیا مرا می شناسی ؟ زن گفت: نه! حضرت فرمود: من میهمان آن روز تو هستم که از گوسفندت برای ما غذا فراهم کردی!. زن گفت: ولی من به یاد نمی آورم. حضرت فرمود: مانعی ندارد، اگر تو مرا نمی شناسی من تو را می شناسم. آن گاه دستور داد هزار گوسفند برای او خریداری کردند و هزار دینار هم پول نقد به او داد، و او را با شخصی نزد امام حسین (علیه السلام) فرستاد.
امام حسین به زن فرمود: برادرم حسن (ع) چقدر به تو کمک کرد؟ زن گفت: هزار دینار و هزار گوسفند. امام حسین (علیه السلام) نیز همان مقدار به او کمک کردند، سپس او را با شخصی به منزل عبدالله بن جعفر فرستاد
عبدالله گفت: امام حسن و امام حسین علیهما السّلام چقدر به تو کمک کرده اند؟ زن گفت: روی هم دو هزار دینار و دو هزار گوسفند. عبدالله دو هزار دینار و دو هزار گوسفند به او دادند، سپس گفت: اگر اول نزد من آمده بودی آن دو بزرگوار به زحمت نمی افتادند ( و همه ی این مقدار را من می دادم)
محجه –فیض، شنیدنیهای تاریخ، ج 4، ص 216
نویسنده » داود » ساعت 8:55 صبح روز جمعه 86 شهریور 2